- گلودرد نشاندهنده سویه جدیدی از کرونا با خطر بالاتر نیست
- بیتوجهی مسئولان بهداشتی به برادر کرونا !
- از ژن تا قلب؛ سازوکارهای پنهان بیماریهای مادرزادی قلب
- موج شیوع آنفلوآنزا در انگلیس و آمادهباش بیمارستانها
- ایران در مرحله حذف سرخک و سرخجه / واکسیناسیون موثرترین راه کنترل بیماریهای واگیر
- با چند عادت ساده از ابتلا به واریس پیشگیری کنیم
- پنومونی؛ همچنان بزرگترین قاتل عفونی جهان / ضرورت تقویت واکسیناسیون جهت مهار مرگومیر ذاتالریه
- چند عامل موثر بر سلامت روده
- خطر هپاتیت و HIV در جراحیهای قلب باز
- چالشیترین نوع سوختگی برای جراحان ترمیمی
- هورمون درمانی جایگزین (HRT): بازگشت یک متحد قدرتمند برای سلامت زنان
- ژل رویال، محافظ ویژه اسپرم و باروری مردان
- کاهش چشمگیر مرگومیر نوزادان در ایران
- افسردگی فصلی، یک احساس زودگذر نیست
- بحران کمبود پرستار به شکل منطقهای حل شود
دکتر پوریا عادلی: سلامت، سرمایهای ملی و موتور محرک توسعه اقتصادی است

در سالهای اخیر، نگاه جهانی به سلامت از یک موضوع صرفاً درمانی به عامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی تغییر کرده است. در همین راستا، دکتر پوریا عادلی، متخصص رادیوانکولوژی، در گفتوگویی اختصاصی به تبیین نقش سلامت و نظامهای بهداشتی در رشد پایدار، افزایش بهرهوری و ارتقای کیفیت زندگی جوامع پرداخت.
با سپاس از شما برای وقتی که در اختیار ما گذاشتید. بحث را با این پرسش کلیدی آغاز میکنم:
چگونه «دیپلماسی سلامت» که مفهومی عمدتاً سیاسی بینالمللی به نظر میرسد، میتواند به خدمت توسعه اقتصادی درآید؟
بسیار سپاسگزارم. باید تأکید کنم که این نگاه که سلامت را امری حاشیهای و صرفاً هزینهبر بدانیم، کاملاً منسوخ شده است. دیپلماسی سلامت در واقع پلی است استراتژیک بین دو حوزه به ظاهر مجزا. گاهی یک ویال واکسن یا یک دستاورد علمی میتواند اعتبار و نفوذی فراتر از هر ابزار دیگری ایجاد کند. وقتی ما در قالب دیپلماسی سلامت عمل میکنیم، در حال سرمایهگذاری بر روی سه سرمایه کلان هستیم: «سرمایه انسانی»، «سرمایه اعتماد» و «سرمایه اقتصادی». از منظر داخلی و ساده تر یک جامعه سالم، نیروی کار مولدتری دارد، هزینههای درمانی کمتری به سیستم و خانوار تحمیل میکند و در نتیجه، منابع مالی بیشتری برای سرمایهگذاری و مصرف در بخشهای دیگر اقتصاد آزاد میشود. این اولین و مستقیمترین ارتباط سلامت با توسعه اقتصادی صرف نظر از مفهوم دیپلماسی سلامت در حوزه قدرت نرم بین المللی است
آیا میتوانید مصداق عینیتری از این ارتباط، به ویژه در عرصه بینالملل، بیان کنید؟
حتماً. همهگیری کووید-۱۹ یک آزمایشگاه زنده برای این موضوع بود. کشوری که توانست در تولید واکسن، کیتهای تشخیصی یا تجهیزات پیشتاز باشد، نه تنها جان انسانها را نجات داد، بلکه یک برند قدرتمند جهانی ساخت. این برند، تنها برای فروش محصولاتش نبود؛ بلکه دروازهای برای ایجاد رابطهای مبتنی بر اعتماد شد. وقتی کشوری به کشور دیگر واکسن اهدا میکند یا خط تولید واکسن در آنجا راه میاندازد، این یک عمل بشردوستانه است، اما در لایههای زیرین، در حال بستری برای توافقهای تجاری آینده، همکاریهای انرژی یا سرمایهگذاری در زیرساخت است.
با این حساب، چه بخشهایی از اقتصاد سلامت میتوانند به عنوان پیشقراولان این دیپلماسی عمل کنند؟
دو بخش کاملاً مشخص وجود دارد: اول، صنعت دارو و واکسن. اگر ما بتوانیم خود را به عنوان یک قطب قابل اعتماد و باکیفیت در تولید داروهای اساسی و بیولوژیک معرفی کنیم، نه تنها از خروج ارز جلوگیری میکنیم، بلکه به یک صادرکننده تبدیل میشویم که درآمدزایی ارزی دارد.
دوم، گردشگری سلامت. این صنعت، یک صنعت کاملاً اقتصادی و اشتغالزا است. وقتی یک بیمار از کشوری دیگر برای درمان به ایران میآید، فقط هزینه عمل جراحی را نمیپردازد؛ او برای هتل، حملونقل، مترجم و گردشگری نیز هزینه میکند. این یک چرخه اقتصادی کامل را به راه میاندازد. اما موفقیت در هر دوی این حوزهها منوط به یک چیز است: اعتماد بینالمللی. و این اعتماد تنها از طریق دیپلماسی فعال و رعایت استانداردهای جهانی به دست میآید.
نقش دیپلماسی سلامت در تأمین «امنیت اقتصادی» چیست؟
یک نکته کلیدی وجود دارد: بیماریها مرز نمیشناسند. تهدید سلامت در همسایگی ما، یک تهدید مستقیم برای امنیت سلامت و اقتصاد خود ما محسوب میشود. اگر در کشوری همجوار یک بیماری همهگیر کنترل نشده وجود داشته باشد، قطعاً مرزهای ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این به معنای تعطیلی مجدد مرزها، اختلال در تجارت و تحمیل هزینههای گزاف برای مهار بیماری است. بنابراین، کمک به تقویت سیستم سلامت همسایگان و همکاریهای منطقهای برای پایش و کنترل بیماریها، یک سرمایهگذاری استراتژیک برای تضمین امنیت سلامت و اقتصاد خودمان است. این کار از بروز بحرانهای آینده که هزینههای اقتصادی نجومی دارند، جلوگیری میکند.
به عنوان سؤال پایانی؛ برای تحقق این چشمانداز، چه اقدام اولیه و راهبردی را ضروری میدانید؟
اولین و مهمترین گام، تغییر نگرش در سطح کلان حکمرانی است. سلامت باید از حاشیه به کانون تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی کشور تبدیل شود. ما نیازمند یک «سند راهبردی ملی دیپلماسی سلامت» هستیم که در آن، وزارتخانههای امور خارجه، بهداشت، صنعت و اقتصاد با یکدیگر هماهنگ شوند. این سند باید اهداف مشخص، کشورهای هدف و نقشه راه عملیاتی برای استفاده از ظرفیتهای سلامت در جهت توسعه اقتصادی و افزایش نفوذ بینالمللی کشور را ترسیم کند. آینده از آن کشورهایی است که سلامت را نه به عنوان یک هزینه، بلکه به عنوان یک دارایی استراتژیک و موتور محرکه توسعه ببینند.
ماجرای ممانعت از ازدواج و فرزندآوری پرستاران
سالانه ۴۲ میلیارد دلار هزینه خطاهای دارویی در جهان است
پنومونی؛ همچنان بزرگترین قاتل عفونی جهان / ضرورت تقویت واکسیناسیون جهت مهار مرگومیر ذاتالریه